در مقام پاسخ به این شبهه لازم میدانیم این موضوع را از دو جهت (مصادیق تکمیل 27 حرف علم و مقایسهی آنها با میزان علم و آوردهی علیمحمد باب) مورد بررسی قرار دهیم.
مقام اول: «آشنایی اجمالی با عصر ظهور»: بنابر روایات اسلامی، بیشک تحولات علمی و فرهنگی، یکی از مهمترین تحولاتی است که در عصر ظهور حضرت مهدی (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) رُخ خواهد داد. علاوه بر این، در آن عصر، انسانها از درون تحول یافته و بینشهای مادی، به معنوی و روحانی تبدیل شده و دوراندیشی و تفکرات عمیق انسانی، جایگزین کوتاهبینیهای افراد، خواهد گشت. با آمدن منجی موعود، همانگونه که ظلم جای خود را به عدل میسپارد، نادانی نیز جای خود را به دانایی میدهد و دانشهایی که در طول اعصار طولانی در پس پرده پنهان مانده، آشکار میگردد.
چنانکه در بیانات حضرات معصومین (علیهم السلام)، دوران حکومت امام زمان(علیه السلام)، عصر شکوفایی استعدادها و دانشهای گوناگون و زمان گسترش و اوج گیری علوم و عقول انسانها در طول تاریخ بشر، معرفی شده است. از اینرو امام صادق (علیهالسلام) فرموند: «علم و دانش 27 حرف است. تمام آنچه پیامبران الهی برای مردم آوردند، دو حرف بیش نبود و مردم تاکنون جز آن دو حرف را نشناختهاند. اما هنگامی که قائم ما قیام کند، 25 حرف دیگر را آشکار و در میان مردم منتشر میسازد و دو حرف دیگر را با آن ضمیمه میکند تا 27 حرف انتشار یابد».[2]
این اوجگیری علمی و فرهنگی، با برکاتی (نظیر: تعلیم صحیح و آموزش همگانی قرآن، رُشد فکر و معرفت مردم، انقلاب اخلاقی و امنیت اجتماعی، اوج ارتقای تعلیم و تربیت، گسترش علم کشاورزی، توسعه بهداشت و سلامتی، تعلیم راهکارهای زندگی بهتر) همراه خواهد بود.[3]
دوم: «تطبیق نشانههای عصر ظهور با علیمحمد شیرازی»: نویسندهی بهایی در حالی علیمحمد شیرازی را به عنوان منجی عالم بشریت و موعود شیعیان معرفی میکند، که قادر به تطبیق هیچیک از علائم عصر ظهور حضرت مهدی (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) (که در روایات به آن وعده دادهاند) با او نیست. چرا که هیچیک از این علائم، نه تنها به دست علیمحمد شیرازی واقع نشده و نه حداقل در زمان ادعای مهدویت او به وقوع پیوسته است. به طور مثال، نه تنها در دورهی ادعای مهدویت علیمحمد شیرازی، عدل و داد فراگیر و در جهان گسترش نیافته،[4] بلکه در زمان ظهور ادعای قائمیت او، شاهد جهانی پر از جنگ و خشونت و استعمار و چندی پس از کشته شدنش نیز، شاهد دو جنگ خانمانسوز جهانی، بودهایم.
نویسندهی بهائی، در حالی علیمحمد شیرازی را به عنوان آورندهی 27 حرف علم معرفی میکند؛ که هیچگونه نشانهای از اعجاز و خارق الطبیعه بودن در معانی، مطالب و نوشتههای علیمحمد شیرازی، که نشان از تکامل 27 حرف علم باشد، یافت نمیشود. چرا که اساساً وی، نمونهای بارز از جهل مرکب (چه در متن و چه در محتوا) بوده و حتی نسبت به ابتداییترین علوم عصر خود، آگاهی نداشته است. آورندهی 25 حرف جدید علم (نزد بهائیان)، نه تنها به علوم و مسائل گذشته آگاهی نداشته،[5] بلکه حتی از به کارگیری علوم موجود برای راحتی بشر، جلوگیری به عمل میآورد. همچنان که در جایی، استفاده و معاملهی انواع داروها را منع و تنها استفادهی از دارو را برای ساخت و ساز، مجاز اعلام میکند: «أنتُم الدَّواء ثُمَّ المُسکرات و نوعها تَملِکونَ و لاتَبیعُون و لاتَشتَرون و لاتَستَعمِلون إلّا بِما أنتُم تُحِبُّون أن تصنَعُون[6]؛ شما داروها و مست کنندهها و انواع آنها را نخرید و مفروشید و مالک نشوید و به کار مبرید، مگر برای ساختن چیزهایی که دوست دارید آنها را بسازید».
با این حال نویسندهی بهائی این مقاله، با چه استدلالی به خود اجازه میدهد که علیمحمد شیرازی (این نماد جهل و نادانی)[7] را به عنوان کامل کنندهی 27 حرف علم، معرفی کند!
پینوشت:
[1]. به نقل یکی از شبکههای مجازی وابسته به فرقهی بهائیت، عنوان مقاله: «چرا دورهی دیانت بابی کم بوده؟»
[2]. محمد باقر مجلسی، بحارالأنوار، بیروت: مؤسسة الوفاء، سال 1404ق. ج 52، ص 336.
[3]. جهت مطالعهی بیشتر، مراجعه کنید به پایگاه اطلاع رسانی حوزه، مقالهی: برکات علمی و فرهنگی عصر ظهور(link is external)
[4]. از جمله برکات ظهور حضرت مهدی (علیه السلام)، که حدود 123 روایت در این خصوص نقل شده، فراگیر شدن عدل و داد میباشد: لطف الله صافی گلپایگانی، منتخبالأثر فی الإمام الثانی عشر، مؤسسهی حضرت معصومه (علیها السلام)، اول، 1419 ق، ص 362، ح 5.
[5]. به عنوان مثال، جهت مطالعهی بیشتر، بنگرید به مقالهی: نمونهای از جهل علیمحمد باب
[6]. علیمحمد شیرازی، بیان عربی، نسخهی الکترونیکی، نشر بابیه، ص 42.
[7]. جهت مطالعهی موارد بیشتر، بنگرید به مقالهی: آیه نگاریهای باب